به یقین کمتر رشتهای را میتوان یافت که اینگونه حاصل تعامل دانشمندان و علما در علوم مختلف باشد. دانشی که از یک سو تعاملی نزدیک به دین و فرهنگ جوامع دارد و از سویی دیگر با فلسفه، فقه و حقوق درآمیخته است. از اینرو از جنبههای مورد بحث در دومین کنگره بینالمللی اخلاق پزشکی، بررسی مبانی فلسفی اخلاق پزشکی و نیز نقش ادیان در اخلاق پزشکی، به ویژه منظر اسلام در آن بود که توسط استادان و دانشمندان این حوزه به بررسی گذاشته شد.
با این حال، یکی از محورهای مهم همایش، نقش فقه اسلامی در اخلاق پزشکی و فعالیت پزشکان مسلمان در این خصوص بود.دومین کنگره بینالمللی اخلاق پزشکی ایران که آخرین روزهای فروردینماه به همت مرکز تحقیقات اخلاق و تاریخ پزشکی دانشگاه علومپزشکی تهران و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در سالن همایشهای بینالمللی صدا و سیما برگزار شد، امسال میزبان دانشمندان و اساتید دانشگاهی داخل کشور و کشورهای تایلند، سوریه، کویت، سوئیس، سوئد، یونان، فیلیپین، آلمان، آمریکا و... بود.
محورهای مورد بحث در این کنگره بینالمللی مباحثی چون اخلاق پزشکی از دیدگاه اسلام و ادیان، تعهد حرفهای، ارتباط پزشک با بیمار، اخلاق و سلامت عمومی، اخلاق پزشکی و ملاحظات آغاز حیات، مبانی فلسفی اخلاق پزشکی و... بود که با حضور صاحبنظران داخلی و خارجی، مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت.
در این کنگره 3 روزه علاوه بر ارائه 150 مقاله داخلی و خارجی بهصورت سخنرانی در روزهای 27 و28 و 30 فروردینماه توسط اساتید و دانشجویان پزشکی در سالنهای خواجهنصیر، فیض و عطار مرکز همایشهای صدا و سیمای جمهوری اسلامی، 197 مقاله نیز به شکل پوستر در کنار برگزاری این کنگره به رویت علاقهمندان و بازدیدکنندگان رسید.
در این گزارش که بخش اول با عنوان "وفادار به سوگند بقراط" منتشر شد، خلاصهای از نشستها و موضوعات مورد بحث در نشستهای 23 گانه دومین کنگره بینالمللی اخلاق پزشکی را خواهید خواند.
نشست مبانی فلسفی اخلاق پزشکی با ارائه چهار مقاله در این زمینه توسط اندیشمندانی چون دکتر روبرتو آندورنو عضو مؤسسه اخلاق زیست پزشکی دانشگاه زوریخ، پروفسور بایرون کالدیس از یونان، دکتر محسن جوادی استاد دانشگاه و دکتر محمد مهرآسا از گروه اخلاق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کردستان و دکتر سروش دباغ عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد.
کرامت انسانی در اخلاق زیستی جهانی
دکتر روبرتو آندورنو در مقالهاش با عنوان «نقش کلیدی کرامت انسانی در اخلاق زیستی جهانی» با اشاره به اصل احترام به کرامت انسانی و ارزش ذاتی آن در انسانها گفت: این اصل به ارزش ذاتی هر موجود انسانی استناد میکند و دارای نقشی برجسته در ابزارهای بینالمللی مربوط به زیست-پزشکی است که در دهه اخیر ابداع شده است. این مفهوم گاه بهعنوان مفهومی تبلیغی و راهبردی سیاسی که تاثیری واقعی در عملکرد زیست-پزشکی ندارد، مورد نقد قرا رگرفته است.
قصد من از ارائه این سخنرانی بیان این مطلب است که دلایل قابل توجهی به نفع استفاده از مفهوم کرامت انسانی در اخلاق زیستی جهانی وجود دارد. یکی از این دلایل این است که این مفهوم در قوانین جهانی بهعنوان مبنای حقوق بشر به خوبی جا افتاده است و رویکرد مبتنی بر حقوق به نحو گستردهای برای حصول اطمینان از نهادینهشدن اغلب الزامات زیست اخلاقی چون رضایت آگاهانه، تمامیت جسمانی، عدمتبعیض و... به کار میرود.
به اعتقاد استاد دانشگاه زوریخ، ایده کرامت، وسیلهای بسیار با ارزش را برای گفتوگوی میان فرهنگی به دست میدهد چرا که با وجود تفسیرهای مختلفی که از این مفهوم وجود دارد، ارزش خاصی که به انسانها داده میشود در اغلب فرهنگها و مذاهب مختلف جهان قابل مشاهده است.
دکتر آندورنو ضمن اشاره به این مطلب که این مفهوم نقش مؤثری در جلوگیری از برخی پیشرفتهای بیوتکنولوژیک دارد اضافه کرد: مفهوم کرامت انسانی و نقش مؤثر آن میتواند هویت و تمامیت انسان را تحتتأثیر خود قرار دهد، بهعنوان مثال همانندسازی، تولیدمثل انسان و مداخلات در سلولهای زایا را در حالحاضر یا در نسلهای آینده تحتتأثیر خود در خواهد آورد و این در شرایطی به کار میآید که رویکرد مبتنی بر حقوق در مواجهه با این چالشها ناتوان عمل میکند چرا که حقوق بشر تنها به انسانهای موجود میپردازد و نه به انسانیت در معنای کل آن.
اصولگرایی در اخلاق پزشکی
«اصولگرایی در اخلاق پزشکی: گشایش و پرتگاه» عنوان مقاله دکتر محمد مهرآسا استاد دانشگاه علومپزشکی کردستان و دکترمهدیطیبی آراسته عضو هیات علمی گروه بیهوشی این دانشگاه بود که توسط دکتر مهرآسا در بخش «مبانی فلسفی اخلاق پزشکی» برای استادان، دانشجویان و علاقهمندان این حوزه مطرح شد.
دکتر مهرآسا با اشاره به قدمت مباحث اخلاق پزشکی که به درازای تاریخ طب در جهان میرسد گفت: اخلاق پزشکی با همه قدمتی که دارد بهعنوان یک رشته دانشگاهی در ربع آخر سده بیستم در غرب پا به عرصه وجود نهاده است و در زمانی کوتاه هزاران کتاب و مقاله درباره آن نگاشته شده که بسیار شگفت انگیز و خواندنی هستند.
به اعتقاد استاد دانشگاه علومپزشکی کردستان این امر را که نشان از حساسیت وافر افکار عمومی دارد، نمیتوان تنها زاییده فناوری نوین دانست، بلکه اساسا طرح موضوع و نهایتا پذیرش آن بهعنوان یک رشته دانشگاهی در زمینه اجتماعی خاصی صورت گرفته است که طی آن نه تنها این رشته بلکه رشتههای دیگری نظیر اخلاق محیطزیست، اخلاق صنعتی، اخلاق حرفهای و... در جوامع دانشگاهی پدیدار شدهاند.
لذا موضوعات آن رابطهای تنگاتنگ و نزدیک با فرهنگ معاصر بشری، که وجه غالب آن فرهنگ غربی و نظام ارزشی آن است، دارد. بنابراین بدون توجه به سیر فرهنگ غرب طی چهار سده اخیر، بهعنوان زمینه اجتماعی- فرهنگی آن، نمیتوان در هیچیک از موضوعات آن رشتهها به نقد و تحلیل صحیحی دست یافت. البته بدون چنین توجهاتی، حل معضلات موجود را در چهارچوب نظام ارزشی خاصی باید جستوجو کرد که خود آن نظام با چالشهای اساسی قطعا مواجه است.
وی در ادامه صحبتهایش گفت: قصد من از ارائه این مقاله بررسی فرهنگ معاصر غرب در ابعاد گوناگون ادبی، فلسفی وعلوم اجتماعی و اقتصادی است که با چالشهای بیشماری روبهرو است و آرمانشهر فرانسیس بیکن و خوشبینیهای سایر متفکران سدههای هفده و هجده اروپا در تمامی ابعاد به عدمخوشبینی ریکاردو، مالتوس و جان استوارت میل و رویاهای کودکانه پرودون و مارکس منجر شد و نهایتا در ربع پایانی آن سده، دنیای سراسر درد و رنج شوپنهاور پدیدار میشود و زندگی پر از ریا و نیرنگ و پستی توسط نیچه به تصویر کشیده میشود و سرانجام در نیمه سده بیست جهان پراضطراب و وهم انگیز و فاقد معنای کافکا زاییده میشود. جهانی که در پس خندههای چارلیچاپلین، یک دنیا غم نهفته دارد.
این روند چهارصد ساله در یک منظومه هماهنگ، تمامی ابعاد تمدن غرب از پدیداری سبکهای ادبی و مشربهای فلسفی تا علوم اقتصادی و اجتماعی و تاریخی را در بر گرفته است. در چنین شرایطی پراگماتیسم پا به عرصه مینهد. پراگماتیسمی که با وجود آنکه توجه دارد جهان واقعی است و باید برای حل معضلات آن تلاش کرد، ولی در فهم مسائل بنیادین جامعه بشری به مثابه یک کل، همانند پیشینیان خود ناتوان است.
نشست اخلاق پزشکی و فقه یکی دیگر از محورهای مورد بحث در دومین کنگره اخلاق پزشکی ایران با ارائه مقالاتی متعدد در این حوزه و با حضور و سخنرانی اساتید و دانشمندانی چون ناصرکعدان، رئیس دپارتمان تاریخ پزشکی سوریه، حجتالاسلام والمسلیمن سیدابوالحسن نواب رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، دکتر محمدمهدی اصفهانی استاد دانشگاه علومپزشکی ایران، حجتالاسلام و المسلمین نیکزاد عیسیزاده و... در سالن خواجه نصیر مرکز همایشهای صدا و سیما برگزار شد.
پزشکان مسلمان و اخلاق پزشکی
در این مقاله که توسط دکتر عبدالناصرکعدان از کشور سوریه ارائه شد، از آثار و نوشتههای مرتبط با اخلاق پزشکی که توسط برخی از برجستهترین و حاذقترین پزشکان مسلمان در دوران میانه نگاشته شده مباحثی مطرح شد تا اهمیت و نقش آنها در این شاخه از پزشکی بیشتر و درستتر برای دانشجویان و محققان این حوزه مشخص شود.
رئیس دپارتمان تاریخ پزشکی در ابتدای سخنرانی خود چنین گفت: این نظر که پزشکی مطلقا محصول اذهان غربی است، نزد اغلب اشخاص امری مسلم فرض شده است. مروری بر درسنامههای استاندارد یا دانشنامههای مرتبط با تاریخ پزشکی نیز این دیدگاه را اغلب تقویت میکند. بیشتر این درسنامهها به پیشرفتهای پدید آمده توسط هندیان و چینیان باستان و به ویژه پزشکان قرون میانه یا اعتنایی ندارند و یا کم اعتنا هستند. درصورتی که پزشکان مسلمان در دوران قرون میانه نقشی قابل توجه در حوزه پزشکی بهطور کل و در اخلاق پزشکی بهعنوان جزئی از آن ایفا کرده و برعهده داشتهاند.
وی در ادامه اضافه کرد: رازی پزشک و نویسندهای مشهور بود. نوشتههای او تاثیر بسیار بزرگی بر جهان اسلام و همینطور بر اروپا داشت. رازی در کتاب «الحاوی» به پزشکان توصیه میکند که خواندن مداوم کتابهای پزشکی در دوران طبابت امری بسیار ضروری است. این کتاب در عین حال بر ذهنیت منطقی و تجربه شخصی در درمان بیماران برای دستیابی به سودمندترین نتایج تاکید میورزد.
علی بن رضوان یکی دیگر از شخصیتهایی است که دکتر کعدان درباره او چنین گفت: علیبن رضوان کتابی تالیف کرده که آن را میتوان مهمترین کتاب اخلاق پزشکی در سدههای میانه دانست. رضوان در این کتاب به جنبههای گوناگونی از اخلاق پزشکی و مباحث وابسته به آن میپردازد.
این کتاب که «شرفالطب» نام دارد از چهار فصل تشکیل شده که نویسنده در هر فصل رویکرد اخلاقی پزشکان را به هرکدام از این گروهها شرح داده است. بهعنوان مثال ابن رضوان توصیه میکند پزشک تلاش کند تا به تشخیص و پیشآگهی درست پی برده تا بتواند راهی مناسب برای طولانی کردن عمر بیماران بیابد.
استاد دانشگاه حلب در سوریه، الزهراوی را سومین شخصیت صاحبنظر در حوزه اخلاق اسلامی در حوزه پزشکی دانست و گفت: الزهراوی که در اندلس میزیست یکی از بهترین جراحان قرون وسطی محسوب میشود در مقدمهای که او بر درمانهای جراحی در کتابش با عنوان «التسریف» به رشته تحریر در آورده است میگوید: پزشک بیماری را که بیماری او ساختگی است درمان نکند، مگر آنکه پزشکی را که این بیماری را ایجاد کرده شناسایی کند.
الزهراوی در حقیقت اولین کسی بود که کتاب مفصل و جامعی در مورد اخلاق پزشکی داشته است. این کتاب در حال حاضر در انجمن فلسفه فیلادلفیا موجود است. اخلاق پزشکی و مواردی که پزشک باید در مقابل بیمار رعایت کند، جهتگیریهایی که پزشکان نسبت به بیمارانش باید داشته باشند، رفتار با افراد بیمار قبل از شروع درمان و آموزش اخلاق پزشکی به دانشجویان و همینطور مقابله با افرادی که به جادو متوسل میشوند، از جمله سرفصلهای این کتاب است.